پاهام که کِم کَمَک می آد ، صدای خنده هات می آد
من گم میشم توی صدات ، طاقت دل به سر می آد
گفته بودم ستاره ها اگه نباشی می میرن
گل ها جسارت می کنن ، زندگیمون به تنگ می آد
من همونم ، همون صدا ، همون صدای آشنا
کاشکی تو هم یه روزایی منو بازم یادت بیاد
یادت می آد اون قدیما ستاره ی خونت بودم
شب ها همه مهتابی بود ، سوگلی ِ چشات بودم
یادت می آد تو اون روزا ، ناز ِ نگات یه دنیا بود
پس چرا این بار عزیزم ، دلت باهام راه نمی آد
نکنه یه وقت دلگیر بشی ، گریون بشی ، خسته بشی
دستاتو بالا ببری ، دلت واسم بلا بخواد
فاصله ای بین ما نیست ، دلا هنوز همون دلاست
حیف ِ روزای عمرمون آخه زمونه بی وفاست
مراقب اطلسی باش ، نذار دلش پژمرده شه
من می دونم تو این شبا نفس ِ هوا ، هم ، بند می آد
می خوام یه حرفی بزنم که لحظه هات بارونی شه
من بمونم .. تو بمونی ، روزهای آفتابی بیاد
اگه یه روز رفتی سفر ، فکر نکنی تنها شدی
دلمو پناهت می کنم که سختی هات یادت نیاد
( ۸۷/۱/۹ )
سلام
نوروز را بهت تبریک می گم...
از نوشته بالات خیلی خوشم اومد...چون درکش کردم می دونم مفهومش چیه...ـ(
از تو می گم .. از تویی که .. عشقت رو باید با سکوت توی دلم نگه دارم .. ! )...زیبا بود....
دیوار!
خیلی خوبه هاااااااااااااا اما حیف که بیت اولش مشکل داره یه کمی هاااااااااااااا
منو که نشناختی
شناختی؟؟؟
نه میدونم نشناختی
سلام
خوبی خسته نباشی نوشته رو خوندم خیلی منو به فکرفروبرد وجالب بود من لینکت کردم...
به دفترخاطرات من هم سری بزن وخوشحالم کن اگرخوشت اومد لینکم کن.
دوستدارشماخواهشمند آفتاب آسمان.